چند روز قبل از این که قرار شد اولین شماره نشریه اش رو همزمان با روز خبرنگار یعنی ۱۷ مرداد ۸۸ چاپ کنیم طی تماس تلفی که با من داشت به همراه سعید قاسمی به محل کارش رفتیم.

بعد از کلی صحبت و شوخی با سعید قاسمی نگاهش را به سمت من چرخاند و گفت:چنگیز جان - من می خواهم این نشریه در اختیار مردم باشد نه در اختیار خودم ...

انگار همین دیروز بود! دستش را در میان صورتش چرخاند -همان گونه که گاهی می دیدم وضو می گرفت-زیر لب زمزمه ای کرد «صلواتی فرستاد» و ادامه داد: قیاسی جان - این دنیا سلام و خداحافظی بیش نیست حتماْ حواسمان باشد که علیه کسی مطلب ناروایی ننویسیم که بعداْ بایستی در مقابل خدا جوابش را پس بدهیم.

سردار محمد علی دریابار یادگار دوران دفاع مقدس رفت اگر چه خیلی زود بود اما اعتراضی نداریم شاید خدا بیشتر از ما به او نیاز داشت.